ازدواج من و همسری ازدواج من و همسری ، تا این لحظه: 18 سال و 7 ماه و 1 روز سن داره
رهام جونیرهام جونی، تا این لحظه: 8 سال و 8 ماه و 18 روز سن داره

قاصدک زندگی ما

خداوند رحیم و مهربان

1392/8/30 18:42
نویسنده : لطیفه
335 بازدید
اشتراک گذاری

خدای مهربونم من میدونم و تو میدونی که من خیلی فراموشت کرده بودم تو میدونی که چه کسی نور امید تو دلم کاشت ... تو خواستی سرنوشتم تغییر کنه و رنگ زندگیم عوض بشه .

تویی که منو از اعماق زمین به روی زمین اوردی و بهم نیرو دادی بهم یاد دادی میشه در اوج شکست پیروز شد تو یادم دادی که اگه تو بخواهی همونه .....

چون تو خواستی من حس خوشبختی رو چشیدم چون تو خواستی آرامش رو پیدا کردم چون تو خواستی پیروز شدم ....

و حالا .. برای بار دیگه حس میکنم دارم برمیگردم اعماق زمین ولی بازم تو بخواه بازم تو کمکم کن .....بازم تو سراغم بیا میدونم خیلی پرو هستم هروقت بهت نیاز داشتم سراغت  اومدم ولی مطمئنم تو خیلی بخشنده هستی ، یه بار دیگه حس خوب زندگی و رنگ جدید زندگی رو بهم نشون بده ....تو میدونی چقدر دوست دارم حس هایی که تو آفریدی .... تو میدونی چقدر از حس دوست داشتن و دوست داشته شدن لذت میبرم ، تو میدونی چقدر از حس عاشق بودن و معشوق بودن لذت میبرم ...

اینها حس هاییه که تو درمن نهادی 

حالا هم میخوام حس شیرین مادر شدن رو تجربه کنم میخوام در وجودم نفس دیگری حس بشه میخوام  در وجودم دو تا قلب داشتن رو حس کنم میخوام در وجودم درد های بچه دار شدن رو حس کنم میخوام با تمام وجودم  ......

خلاصه خدا جون دلم میخواد مثل همیشه زود به دادم برسی  خدای خوبم شاکر تمام نعمت های که تو زندگی بهم دادی و تمام ندونم کاری های که من کردم و تو بخشیدی هستم خدایا میدونم که دوستم داری ولی خواهش میکنم دیگه تحمل ندارم منو با  بچه و همسرم امتحان نکن چون مطمئنم رد میشم ..... خدایا دیگه تاب توانی ندارم که از پس این امتحان بربیام ،کم آوردم ..... این فصل زندگی رو حذف کن.

پسندها (1)

نظرات (1)

مامان اهورا (نرگس)
5 دی 92 0:07
فقط توکل کن...بدون شک و شبهه...با اطمینان کامل...خدا رو برات آرزو می کنم.
لطیفه
پاسخ
خیلی خوشحالم که تنها نیستم و خواهری مثل شما دارم من هم بهترینها را برات آرزومندم.